با دست خالی مهمانی دهید ...
میزبان شدن قواعدی دارد که با رعایت آنها میتوانیم به اوج برسیم. بی تعارف میتوانیم در دنیا برای خودمان آبرومند و مردم دار باشیم و در آخرت، جایگاهی داشته باشیم که به جایگاه پیامبران میماند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : جمعه 1396/08/26 ساعت 09:43
میتوانیم با میهمان دوستی کاری کنیم که نه تنها خانهمان پر از برکت شود و خانهمان از بیماری و غم خالی شود که گناهانمان آمرزیده شود.
مهمان را دوست بداریم
وقتی مهمان قرار است چه دعوتی، چه سرزده به خانهمان بیاید، فکر نکنید که عذاب الهی نازل شده است. خونسردی خودتان را حفظ کنید و بدانید که مهمان دوستی، قیمت ویژهای دارد. به قدری میهمان دوستی اتفاق مهمی است که حضرت علی(ع) میفرمایند: مومنی نیست که مهمان را دوست بدارد مگر اینکه در روز قیامت از قبر خود در حالی خارج میشود که صورتش همچون ماه شب چهارده روشن است. دوست داشتن و احترام به مهمان چنان ارزشی دارد که در لحظه خروج از قبر اهل محشر را به تعجب وا میدارد. در زمینه احترام و گرم گرفتن با میهمان از نکات ریز غفلت نکنیم و حتی در نگاه محبت آمیز به مهمان.
در میزبانی کسر شان نداریم
در میهمانیهای خانه مادرم وظیفه داشتیم مهمان را خیلی تحویل بگیریم، انقدری که گاهی حس میکردیم فلان کار در شان ما نیست. بزرگتر که شدیم در میان احادیث خواندیم که نباید در پذیرایی از مهمان چیزی کم گذاشت. نباید کاری را کسر شان دانست که گرامی داشتن حبیب خدا همانند خدمت به ۷۰ پیامبر است. بعدتر دانستیم اینکه مادر از شنیدن صدای مهمان ذوق میکرده، از سر تنهاییاش نبوده از سرلطف به مهمان بوده و مایه آمرزش گناهان و دانستیم که از سر ایمان مادر است که با شنیدن صدای مهمان خوشحال میشود.
گاهی به مادرمان ایراد میگرفتیم که برای مهمانیها چرا اینقدر خودش را به زحمت میاندازد اما در جایی خواندم که پیامبر(ص) میفرمایند:«اگر کسی هزار درهم صرف سفرهای کند و مومنی از آن بخورد، اسراف نیست». البته شاید این حدیث بر میزبانی از مومنان و شایستگان هم تاکید دارد اینکه گاهی ملاکمان در میزبانی کردن نسبت های فامیلی نباشد و از کسانی که آنها را انسانهای صالح و درست میدانیم هم پذیرایی کنیم.
برای مهمان...
گاهی دست و بالمان تنگ است. این مسئله مختص به ما نبوده و نیست، ولی نباید بگذاریم این نکته ما را از میهمانی دادن محروم کند. بزرگان ما در میزبانی، گاهی قرض میکردند تا بتوانند از میهمان پذیرایی کنند. حتی در روایت داریم که پیامبر(ص) زره خود را گرو گذاشتند تا از مهمان پذیرایی کنند.
مهمان نوازی امام حسن مجتبی
آن گرامی، همواره از میهمانان پذیرایی می کرد.آن حضرت گاه از اشخاصی پذیرایی می کرد که حتی آنان را نمی شناخت؛ به ویژه، امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت، آنان را به خانه خود می برد و به گرمی پذیرایی می کرد و به آنها لباس و مال می بخشید.
در سفری که امام حسن(ع) همراه امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر به حج می رفتند، شتری که بار آذوقه بر آن بود، گم شد و آنها در میانه راه، گرسنه و تشنه ماندند. در این هنگام، متوجه خیمه ای شدند که در آن پیرزنی تنها زندگی می کرد. از او آب و غذا خواستند. پیرزن نیز که انسان مهربان و میهمان نوازی بود، تنها گوسفندی را که داشت دوشید و گفت: «برای غذا نیز آن را ذبح کنید تا برای شما غذایی آماده کنم.» امام نیز آن گوسفند را ذبح کرد و زن از آن، غذایی برای ایشان درست کرد.
آنان غذا را خوردند و پس از صرف غذا از وی تشکر کردند و گفتند: «ما افرادی از قریش هستیم که به حج می رویم. اگر به مدینه آمدی نزد ما بیا تا میهمان نوازی ات را جبران کنیم.» سپس از زن خداحافظی کردند و به راه خویش ادامه دادند. شب هنگام، شوهر زن به خیمه اش آمد و او داستان میهمانی را برایش بازگفت. مرد، خشمگین شد و گفت: «چگونه در این برهوت، تنها گوسفندی را که همه دارایی مان بود برای کسانی کشتی که نمی شناختی؟»
مدتها از این جریان گذشت تا اینکه بادیه نشینان به سبب فقر و خشکسالی به مدینه سرازیر شدند. آن زن نیز همراه شوهرش به مدینه آمد. در یکی از همین روزها، امام مجتبی(ع) همان پیرزن را در کوچه دید و فرمود: «یَا أَمَةَ اللَّهِ! تَعْرِفِینِی؟ ای کنیز خدا! آیا مرا می شناسی؟» گفت: «نه.» فرمود: «من همان کسی هستم که مدتها پیش، همراه دو نفر به خیمه ات آمدیم. نامم حسن بن علی است.» پیرزن خوشحال شد و عرض کرد: «پدر و مادرم به فدای تو باد!»
امام به پاس فداکاری و پذیرایی او، هزار گوسفند و هزار دینار طلا به او بخشید و او را نزد برادرش حسین(ع) فرستاد. او نیز همین مقدار به او گوسفند و دینار طلا بخشید و وی را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد. عبدالله نیز به پیروی از پیشوایان خود، همان مقدار را به آن پیرزن بخشید. حضرت با این سپاسگزاری، هم از میهمان غریبی پذیرایی کرد و هم جایگاه و ارزش میزبانی او را به سبب عمل نیکویش، پاس داشت. آن حضرت بارها درباره فقیرانی که از ایشان پذیرایی کرده بودند، می فرمود: «فضیلت با آنان است. پذیرایی شان اندک است و مالی ندارند؛ ولی برترند؛ زیرا آنان غیر از آنچه که ما را به آن پذیرایی می کنند، چیز دیگری ندارند و از همه چیز خود گذشته اند؛ ولی ما بیش از آنچه پیش میهمان می گذاریم، اموال داریم..»
این سکه دو رو دارد
نه تنها به میزبان شدن و اکرام مهمان دعوت شدهایم بلکه به ما توصیه جدی شده است که دعوت میهمانی را هم بپذیریم و از آنچه که برایمان فراهم شده استفاده کنیم. امام صادق علیهالسلام میفرمایند:«دوستی مسلمان با برادر مسلمان وقتی ثابت میشود که با کمال علاقه از غذای او میل کند». یادمان باشد که نه تنها مجازیم مهمانیهای خیلی فاخر و اشرافی را رد کنیم که اگر چنین نکنیم به فرهنگ جامعهمان خیانت کردهایم. در پذیرفتن دعوت میهمانی دقت کنیم که دعوت آدمهای ناجور و نادرست را قبول نکنیم. یادمان باشد طوری میهمان نشویم که حبیب خدا نباشیم.
منابع : فردا نیوز / حوزه
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. مهمان را دوست بداریم
وقتی مهمان قرار است چه دعوتی، چه سرزده به خانهمان بیاید، فکر نکنید که عذاب الهی نازل شده است. خونسردی خودتان را حفظ کنید و بدانید که مهمان دوستی، قیمت ویژهای دارد. به قدری میهمان دوستی اتفاق مهمی است که حضرت علی(ع) میفرمایند: مومنی نیست که مهمان را دوست بدارد مگر اینکه در روز قیامت از قبر خود در حالی خارج میشود که صورتش همچون ماه شب چهارده روشن است. دوست داشتن و احترام به مهمان چنان ارزشی دارد که در لحظه خروج از قبر اهل محشر را به تعجب وا میدارد. در زمینه احترام و گرم گرفتن با میهمان از نکات ریز غفلت نکنیم و حتی در نگاه محبت آمیز به مهمان.
در میزبانی کسر شان نداریم
در میهمانیهای خانه مادرم وظیفه داشتیم مهمان را خیلی تحویل بگیریم، انقدری که گاهی حس میکردیم فلان کار در شان ما نیست. بزرگتر که شدیم در میان احادیث خواندیم که نباید در پذیرایی از مهمان چیزی کم گذاشت. نباید کاری را کسر شان دانست که گرامی داشتن حبیب خدا همانند خدمت به ۷۰ پیامبر است. بعدتر دانستیم اینکه مادر از شنیدن صدای مهمان ذوق میکرده، از سر تنهاییاش نبوده از سرلطف به مهمان بوده و مایه آمرزش گناهان و دانستیم که از سر ایمان مادر است که با شنیدن صدای مهمان خوشحال میشود.
گاهی به مادرمان ایراد میگرفتیم که برای مهمانیها چرا اینقدر خودش را به زحمت میاندازد اما در جایی خواندم که پیامبر(ص) میفرمایند:«اگر کسی هزار درهم صرف سفرهای کند و مومنی از آن بخورد، اسراف نیست». البته شاید این حدیث بر میزبانی از مومنان و شایستگان هم تاکید دارد اینکه گاهی ملاکمان در میزبانی کردن نسبت های فامیلی نباشد و از کسانی که آنها را انسانهای صالح و درست میدانیم هم پذیرایی کنیم.
برای مهمان...
گاهی دست و بالمان تنگ است. این مسئله مختص به ما نبوده و نیست، ولی نباید بگذاریم این نکته ما را از میهمانی دادن محروم کند. بزرگان ما در میزبانی، گاهی قرض میکردند تا بتوانند از میهمان پذیرایی کنند. حتی در روایت داریم که پیامبر(ص) زره خود را گرو گذاشتند تا از مهمان پذیرایی کنند.
مهمان نوازی امام حسن مجتبی
آن گرامی، همواره از میهمانان پذیرایی می کرد.آن حضرت گاه از اشخاصی پذیرایی می کرد که حتی آنان را نمی شناخت؛ به ویژه، امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت، آنان را به خانه خود می برد و به گرمی پذیرایی می کرد و به آنها لباس و مال می بخشید.
در سفری که امام حسن(ع) همراه امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر به حج می رفتند، شتری که بار آذوقه بر آن بود، گم شد و آنها در میانه راه، گرسنه و تشنه ماندند. در این هنگام، متوجه خیمه ای شدند که در آن پیرزنی تنها زندگی می کرد. از او آب و غذا خواستند. پیرزن نیز که انسان مهربان و میهمان نوازی بود، تنها گوسفندی را که داشت دوشید و گفت: «برای غذا نیز آن را ذبح کنید تا برای شما غذایی آماده کنم.» امام نیز آن گوسفند را ذبح کرد و زن از آن، غذایی برای ایشان درست کرد.
آنان غذا را خوردند و پس از صرف غذا از وی تشکر کردند و گفتند: «ما افرادی از قریش هستیم که به حج می رویم. اگر به مدینه آمدی نزد ما بیا تا میهمان نوازی ات را جبران کنیم.» سپس از زن خداحافظی کردند و به راه خویش ادامه دادند. شب هنگام، شوهر زن به خیمه اش آمد و او داستان میهمانی را برایش بازگفت. مرد، خشمگین شد و گفت: «چگونه در این برهوت، تنها گوسفندی را که همه دارایی مان بود برای کسانی کشتی که نمی شناختی؟»
مدتها از این جریان گذشت تا اینکه بادیه نشینان به سبب فقر و خشکسالی به مدینه سرازیر شدند. آن زن نیز همراه شوهرش به مدینه آمد. در یکی از همین روزها، امام مجتبی(ع) همان پیرزن را در کوچه دید و فرمود: «یَا أَمَةَ اللَّهِ! تَعْرِفِینِی؟ ای کنیز خدا! آیا مرا می شناسی؟» گفت: «نه.» فرمود: «من همان کسی هستم که مدتها پیش، همراه دو نفر به خیمه ات آمدیم. نامم حسن بن علی است.» پیرزن خوشحال شد و عرض کرد: «پدر و مادرم به فدای تو باد!»
امام به پاس فداکاری و پذیرایی او، هزار گوسفند و هزار دینار طلا به او بخشید و او را نزد برادرش حسین(ع) فرستاد. او نیز همین مقدار به او گوسفند و دینار طلا بخشید و وی را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد. عبدالله نیز به پیروی از پیشوایان خود، همان مقدار را به آن پیرزن بخشید. حضرت با این سپاسگزاری، هم از میهمان غریبی پذیرایی کرد و هم جایگاه و ارزش میزبانی او را به سبب عمل نیکویش، پاس داشت. آن حضرت بارها درباره فقیرانی که از ایشان پذیرایی کرده بودند، می فرمود: «فضیلت با آنان است. پذیرایی شان اندک است و مالی ندارند؛ ولی برترند؛ زیرا آنان غیر از آنچه که ما را به آن پذیرایی می کنند، چیز دیگری ندارند و از همه چیز خود گذشته اند؛ ولی ما بیش از آنچه پیش میهمان می گذاریم، اموال داریم..»
این سکه دو رو دارد
نه تنها به میزبان شدن و اکرام مهمان دعوت شدهایم بلکه به ما توصیه جدی شده است که دعوت میهمانی را هم بپذیریم و از آنچه که برایمان فراهم شده استفاده کنیم. امام صادق علیهالسلام میفرمایند:«دوستی مسلمان با برادر مسلمان وقتی ثابت میشود که با کمال علاقه از غذای او میل کند». یادمان باشد که نه تنها مجازیم مهمانیهای خیلی فاخر و اشرافی را رد کنیم که اگر چنین نکنیم به فرهنگ جامعهمان خیانت کردهایم. در پذیرفتن دعوت میهمانی دقت کنیم که دعوت آدمهای ناجور و نادرست را قبول نکنیم. یادمان باشد طوری میهمان نشویم که حبیب خدا نباشیم.
منابع : فردا نیوز / حوزه